نمایش گروهی Iran Unveiled
۱۴ اسفند ۱۳۹۴ یه ایمیل گرفتم برای همکاری در یک پروژه عکاسی برای یک نمایش گروهی در آمریکا. محیا جابری انصاری ایمیل رو ارسال کرده بود و با هدف نشان دادن «چهرهی واقعیتر و به روز تر ایران» در رسانهها تصمیم به گرداوری یک مجموعه و به نتیجه رسوندن یک نمایش گروهی در آمریکا بود. اعتقاد بر این بود که به خاطر تحریمها و سیاستهای بینالمللی، تصویری که مردم کشورهای دیگه، مخصوصا آمریکا از ایران و خصوصا مردمش دارن تصویر به روز و واقعیای نیست.
دوست خوبم امید شیبانی هم همون روز روی ایمیل محیا یه توصیه نوشت و برای من ارسال کرد و ازم دعوت کرد که همگی در این پروژهی خوب شرکت کنیم. امید قبلا هم چنین پروژهای رو با موفقیت در آمریکا انجام داده بود. من هم به واسطهی حضور امید و انرژی خوبی که از ایمیل محیا گرفته بودم دعوت رو قبول کردم.
تیم مجموعا ۹ نفر بود و با توجه به اینکه محیا و امید آمریکا زندگی میکردن عملا کارها داشت از اونجا مدیریت میشد. برای اینکه بتونیم به خوبی وظایف رو مشخص کنیم، هماهنگی انجام بدیم و فایلهارو باهم مدیریت کنیم یک گروه تلگرامی ساختیم. من اولین بار بود که فهمیدم چقدر خوب میشه از دور کارهارو مدیریت کرد و جلو برد. یک گروه تلگرامی و یک فولدر روی گوگل درایو شده بود پایگاه ما برای ایدهپردازی، ارتباط، هماهنگی و تولید محتوا.

تیم ۹ نفرهمون تکمیل شد و همه اعلام آمادگی کردن. من به همراه ندا منعم، محیا جابری انصاری، امید شیبانی، علیرضا خطیبی، آرش اشکار، فرزاد عابدی، رضا یعقوبی و سعید مریدی شدیم نه نفری که قرار بود کارهامون رو گرداوری کنیم و به نمایش بذاریم. هدف اصلی از این نمایش این بود که تنوع سبکهای مختلف زندگی در پایتخت و سایر نقاط ایران به مخاطب نشون داده بشه. همین باعث شد دستمون توی انتخاب فریمها حسابی باز باشه و سعی کنیم از زاویه دیدهای مختلف خودمون ایران رو به مخاطب نشون بدیم.
خیلی کارها انجام شد، برای رویداد هویت بصری و لوگو تعریف شد. اسم Iran Unveiled رو انتخاب کردیم، یه پیج اینستاگرام باز کردیم که موج رسانهای ایجاد کنیم و بتونیم مردم رو برای حمایت از این کار فرهنگی با خودمون همراه کنیم. حساب کتاب که کردیم دیدیم هزینهی برگزاری و پرینت کارها و اجارهی محل نمایشگاه خیلی زیاد میشه و برای همین یک کمپین «جمعسپاری» مردمی راهاندازی کردیم و تونستیم برای پروژهمون در کمتر از ۱ ماه ۱۲ هزار دلار حمایت مردمی جمعآوری کنیم.
روز موعود فرا رسید، بعد از ۷ ماه تلاش و پیگیری، با تمام سختیهایی که انجام چنین کاری از دور داشت فعالیتهامون نتیجه داد. تونسته بودیم افراد ایرانی و غیر ایرانی زیادی رو در آمریکا همراه خودمون کنیم. اینستاگراممون رو در یک مدت زمان کم ۱۴ هزار نفر دنبال کرده بودن. نکتهی جالب این بود که یکی از بزرگترین عکاسان دنیا یعنی استیو مککری (عکاس معروف پرترهی دختر افغان) هم پیج اینستاگراممون رو دنبال کرده بود. ۲۷ شهریور ۹۵ مجموعا بیش از ۳۰۰ نفر رو به محل برگزاری آوردیم. به صورت زنده اسکایپ کردیم و روی یه تلویزیون بزرگ سعی کردیم با حضار تعامل داشته باشیم. تعداد زیادی از دوستهای من که آمریکا بودن از ایالتهای نزدیک خودشون رو به انستیتوی هنر کالا در کالیفرنیا رسونده بودن تا کارهای ما رو ببینن.

حس خوب اون لحظه هیچ وقت برام تکرار نمیشه. با اینکه اونجا نبودیم احساسات ایرانیها و غیر ایرانیهارو تحریک کرده بودیم، همه از دیدن کارها خوشحال بودن و خودشون رو به جلوی تلویزیون اسکایپ میرسوندن و به ما تبریک میگفتن و کارها رو تحسین میکردن. تعداد زیادی از تابلوها فروش رفت. تعدادی از رسانهها هم پوششهای خبری جامعی از این کار انجام دادن.
تجربهی این کار گروهی یه نقطهی عطف در زندگی من بود. قدرت و حمایت محیا و همدلی بچهها باعث شد بفهمیم که خیلی از غیر ممکنها رو میشه ممکن کرد. موضوع فقط خواستن، اراده کردن و عمل کردنه. امیدوارم شما هم اهداف بزرگ رو غیر ممکن نپندارید و شروع کنید به سمت غیر ممکنترین اهدافتون قدم بردارید.